ای مشک سالم برسی کاش از من دیگه گذشت فکر العطش حرم باش نکنه بشکنه بغضتو بباری نکنه آبرومو نگه نداری با چشم خونین باید تو را مشایعت کنم بدون دستام چه جور ازت محافظت کنم دووم بیار تا خیمهها دیگه نمونده فاصله نزار حسین برای آب رو بزنه به حرمله بلند مرتبه شاهی به زحمت افتاده برای جرئهی آبی به منت افتاده جز خدا در همه عمرم به کسی رو نزدم رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتند ای دست خیلی کشیدی عذاب یاد علی اصغر بودی وقتی رسیدی به آب نکنه بشکنه بغض تو بباری نکنه که علمو نگه نداری کجایی ای دست وقتی میکشن خط و نشون اگه نباشی به معجرا میرسه دستشون دستی که زد ضرب عمود به فرق سقای حرم بیاد برای غارت و سیلی زدن به خواهرت وای ای وای... وای ای وای ای چشم این آرزوی منه چشمای حسینم رو ببینم باز رو به روی منه نکنه بشکنه بغض تو بباری من میخوام ببینمش اگه بزاری سالار زینب تا به حرم نیومدن برو چشمامو بستم تا نبینم غارت معجرو میون آتیش حرم یکی میگه عمو کمک چشم منو دور ببینن رقیه میخوره کتک چشمتو دور ببینن میزنن دخترا رو از گهواره اصغرم افتاد علم افتاد بین خیمه خواهرم افتاد روی لبم واویلا کسی ندیده توی دنیا که با لبای تشنه سقا بمیره کنار دریا یار و علمدار من منو نزاری تنها ای کاش به فکر غصههای من باش پاشو ببین ای سقا که حرمله سه شعبه