
بدنم زخمه، لبها و دهنم زخمه نیزه خورد چشمات، خب چشمای منم زخمه معجرم سوخته، حتی موی سرم سوخته ناسزا گفتن، دنیا هنوز به ما یه گریه تو صحن حضرت رقیه بدهکاره زِ خانهها همه بوی طعام میآمد ولی به جان تو من هم گرسنه خوابیدم چه کسی تو رو کشته؟ مادرتو بیچاره کرده