
بار خود را بستهام، پس پَر کشیدن راحت است بال و پَر در پیش پیغمبر کشیدن راحت است یک لباست را کفن کن باز هم تب کردهام داغ را در جامهی دلبر کشیدن راحت است تا سحر پیشم بمان، قرآن بخوان بالاسرم با تو دست از زندگی دیگر کشیدن راحت است هر چه وسعم بود را دادم که با این انقطاع روح را از قالب پیکر کشیدن راحت است دخترم را بیشتر در بین آغوشت بگیر پیش بابا ناز یک دختر کشیدن راحت است هِی سفارش کن به مردم، حرمتش را نشکنند خط غم بر سورهی کوثر کشیدن راحت است هِی سفارش کن که با هیزم نیاید هیچ کس بارداری را به پشت دَر کشیدن راحت است ترس آن دارم که دستش با غلافی بشکند زن نباشد، گردن شوهر کشیدن راحت است **** مادر نداشتم که زدم فضّه را صدا در بین آن کشاکش دیوار و دَر، پدر میخواستم زِ حق علی من کنم دفاع دیدی چه کرد قُنفذ بیدادگر، پدر