
ببین دل سیاه آوردم ببخش فقط گناه آوردم برا تو اشک و آه آوردم یا ربّ منو به روضهی مادرم ببخش یا ربّ قسمت میدم به قد خَم ببخش یا ربّ، یا ربّ یا ربّ خستهام دیگه من از دست خودم یا ربّ من که توی روضهها بزرگ شدم یا ربّ، یا ربّ ای دل بیا میون غمهات گریه کنیم با این مناجات برا دلِ مادر سادات ای وای، از غم و بیکسی این زمونه ای کاش خونهای بدون مادر نمونه ای کاش، ای وای ای وای، خسته بود از اون همه کنایهها ای وای، وای از اون شب گریههای بیصدا ای وای، ای وای دل پیمبر بیقراره داره آروم آروم میباره جای کفن عبا میذاره ای وای، دل من روضهخونِ مدینه شد ای وای، روضهخونِ شعلههای کینه شد ای وای، ای وای ای وای، روی اون تنِ مثلِ برگ خزوون ای وای، آروم آروم میریزن آب روون ای وای، ای وای **** آروم آروم، اسماء بریز آب روون یه طور بریز نشکنه این برگِ خزوون صورت کبود، بازو کبود، پهلو کبود پس بگو از من چرا رو گرفته بود! فاطمهام قسم میدم تو رو این سفرو با مرتضی برو یه گوشهای با گریه زینبت بغل گرفته چادرو ای دنیا علی بیزهرا غریبه