مگه نمی‌بینی تنهام

مگه نمی‌بینی تنهام

[ حمید علیمی ]
مگه نمی‌بینی تنهام؟ 
مگه نمی‌بینی بی‌کَسم؟
بعد تو برای فاطمه دلواپسم

بمون نذار دلش پُر از غم بشه
سایه‌ت از سر اون کم بشه
عروسیش بی‌همدم بشه

چه‌جور می‌خوای تنها بذاری منو
دیگه نکن صحبتی از رفتنو
چرا ازم گرفتی پیراهنو

وای اَمون ای دل ای دل...

می‌دونی و من می‌دونم 
چی به سر زهرامون میاد
ابری شده چشمامون داره 
بارون میاد، بارون میاد

تو هم مثل من نگرانی براش
براش، الهی که بمیره باباش
فداش، فدای همه‌ی غصّه‌هاش

میاد، روزی که نه تو هستی و نه من
درِ گل‌خونه رو آتیش می‌زنن
آتیش می‌گیره گل یاس من

وای اَمون ای دل ای دل...

لحظه‌های آخر واست 
کفن اومد از سمت خدا
تا که نشه تشییع پیکرت با بوریا

خودت که می‌دونی چیه ماجرا
بازم بحث کفن شده بی‌هوا
دلم گرفته واسه‌ی کربلا

بیا، برا حسینِ من گریه کن
برا شهید بی‌کفن گریه کن
واسه اون کهنه پیروهن گریه کن

آروم‌ آروم آهسته آماده باشید آی نوکرا
داره میره سمت کربلا ارباب ما، ارباب ما

حالا که فضای دلم غم شده
آقا طاقتم به‌خدا کم شده
دلم دیگه تنگ مُحرّم شده

میشه دست‌های خالیمو پُر کنی؟
میشه دل سنگ منو دُرّ کنی؟
برا مُحرّمت منو حُر کنی

حسین آقام آقام آقام...

نظرات