راحت بخواب مادرِ زهرا، کفن که هست شمعی اگر که نیست، ولی اشک من که هست قسمت نشد عروسی زهرا برای تو حالا پس از تو قسمت ما، سوختن که هست لالایی تو نیست، به جایش یتیموار تا صبح آهِ دخترکی دلشکن که هست مادر بعد از من و تو غربت این خانه دیدنیست از این به بعد روضه این پنجتن که هست خیلی برای فاطمه دلشوره داشتی راحت بخواب بعد تو با او حسن که هست یک روز میرسد که ببینیم کربلا بالای نیزه یک سرِ دور از بدن که هست هر کس که آمده است به دنبال غارت است دل خوش نکن به این که تنش پیروهن که هست