باباهاشون بابامو کشتن، بچه‌هاشون آرزوهامو

باباهاشون بابامو کشتن، بچه‌هاشون آرزوهامو

[ سید امیر حسینی ]
باباهاشون بابامو کشتن۲، بچه‌هاشون آرزوهامو
باباجونم رفتی ندیدی لخته خون لای موهامو
دیگه چشمام خوب نمی‌بینه، دیگه دستام جونی نداره
کاشکی می‌شد بازم ببینم یا بابامو یا عموهامو

(ای وای)۳ از سرم، از چشام
(ای وای)۳ زخمای دست و پام
(ای وای)۳ صورتم، دندونام، مردنِ خنده‌هام

شیرین‌زبونیامو بستن (بابایی)۳
دندون شیریمو شکستن (بابایی)۳
* * * *
روی پاهام جای کبودی، روی دستام جای طنابه
ما کجا و کوچه و بازار؟ ما کجا و کنج خرابه؟
صورت من برگ گلت بود، امّا حالا زخم و کبوده
زجر نامرد یکی زد امّا جونِ بابا صدتا حسابه

(ای وای)۳ اسمتو بردمو
(ای وای)۳ هی کتک خوردمو
(ای وای)۳ بی‌تو پژمردمو
عمّه برد مُرده‌مو

خسته شدم آخه کجایی (بابایی)۳
بغل می‌خوام، بغل بابایی (بابایی)۳
اومدی و بغل نداری (بابایی)۳

سرت رو رو پاهام می‌ذارم (لالایی)۳
خسته‌ای روی نیزه بودی (لالایی)۳
امون از اون سنگ یهودی (لالایی)۳
* * * *
شام را یک تنه با گریه به‌هم می‌ریزم
(منم رقیه)...
نوه‌ی فاطمه هستم، جگرش را دارم
(منم رقیه)...

نظرات