اینجا که تو هستی جای نشستن نیست پاشو بریم خیمه عباس پیشِ چشه دشمن، جا گریه کردن نیست پاش و بریم خیمه عباس جرأتِ کی بوده، که شکسته پاتو جای نیزه چیه، که درید چشاتو غصه نخور، عیب نداره، پاشو برادرِ من دل آشوبه، بینِ حرم، راه میره خواهرِ من *** از بس که آواری، زخم عمیق داری از بس بهم ریختی عباس از دست این آهن، از قوم نیزه زن آب آورم ریختی عباس پا نشی عزیزم، با تو بازی میشه سمت خیمه هامون، دست درازی میشه پاشو مگه، به ربابه، تو قولِ آب ندادی وقتی که گفت، آب میاری، مگه جواب ندادی ***