به محشر ناقه‌ات چون پا گذارد

به محشر ناقه‌ات چون پا گذارد

[ علی جباری ]
به محشر ناقه‌ات چون پا گذارد 
برات عفو از هر سو ببارد 

به محشر بر فراز چرخ گردون 
ندا آید که این الفاطمیون 

(یازهرا، یازهرا)۳

نشستم ببینم، چی میگی باحیدر 
نشستم کنارت، شکایت کن از در 

بمیرم، نمونده، تو چشمات، رو لبهات 
یه ذره، تمنا برا زنده موندن 

پاشو که، ببینی، چیکار کردی با من 
پاشو گلم 

پاشو که خونه بی تو سوت و کوره 
خورشید من 

خونه‌ی من بی تو سرد و نموره 
وای فاطمه 

امیر جوونم، جوونیم حلالت 

حلال کن، رها شد توی کوچه شالت 
نشد تا، کنم وا، گره از غم تو 

دعام کن، دیگه کار، ازم بر نمیاد 
نفس‌های زهرا، دیگه در نمیاد 

حبیب من 
دیگه چه انتظار داری از این حال و احوال 

غریب من 
قرار من با تو باشه میونِ گودال 

وای فاطمه

نظرات