اِنّا للّه و اِنّا اِلیهِ راجعون (دَخَلَت زینب) ٢ مگه از یادم میره دو چشمای بارونی با نامردی سنگی که زدن روی پیشونی ضُعِفَ عَنِ القِتال اون و بیهوا زدن ندادن بهش مجال اون و بیهوا زدن به سینه میزنه مادر به اتّفاق ملائک منافقا توی گودال تَنَقَّبَت لِقِتالِک حسین وای، وای ... مُقَطَعُ الاعضا ...