پای غمت گیرم حسین

پای غمت گیرم حسین

[ علی نجفی ]
پای غمت گیرم حسین
نوشته‌ی کتاب تقدیرم حسین

از غم تو سیرم حسین
(آخر یه شب تو روضه می‌میرم حسین)2

هر شب باید، مجنونت شم
لیلا کیه لیلا تویی قربونت شم

بی سر و بی سامونت شم
کاشکی یک شب کرب و بلا مهمونت شم

جانم حسین، جانم حسین ...

پا روضه‌هات قلبم گرفت
قاب چشمامو بارون نم نم گرفت

گفتم حسین، گریه‌ام گرفت
انقدر مَرده که دست نامردم گرفت

هر شب باید، مجنونت شم
لیلا کیه لیلا تویی قربونت شم

بی سر و بی سامونت شم
کاشکی یک شب کرب و بلا مهمونت شم

جانم حسین، جانم حسین ...

بی رمقی و بی حالی
پیش چشم مادر میون گودالی

می‌جنگی با دست خالی
ای تشنه لب، ای بی کفن، ای یارالی

ای محروم از، آب فرات
از تشنگی دیگه نمی‌بینه چشات

ای وای ای وای، خشکه لبات
کشتنت با ذکر سلام و صلوات

یومٌ علی صدر النبی
حالا به خاک افتادی و تشنه لبی

تو زیر پای مرکبی
زینبتم بین یه عده اجنبی

یومٌ علی وَجهِ الثَری
ای وای من سر رو بریدن از قفا

زینب به گریه زد صدا
واویلتا هذا حسینٌ بِلعرا

نظرات