انا لله و انا الیه راجعون

انا لله و انا الیه راجعون

[ پیام کیانی ]
انا لله و انا علیه راجعون
(خَرَجَت زینب) ۳

به شهر شام در هجوم نظر
کند خنده دشمنت به دل ما
خدا را از این غم چه چاره کنم؟

خداحافظ ای برادر زینب
به خون غلطان در برابر زینب

شال از شونه‌ی مسیح انداخته
اندوه به دل ذبیح انداخته
جوری زلفتو گرفته دستش
انگار پنجه تو ضریح انداخته 

اولین زائر تو نیزه‌ست
اولین خادم تو سنگه
سر چادرم اگه دعواست
سر پیراهن تو جنگه

سر پیراهنت، پیرم کردند 
از زندگی سیرم کردند 

حسین ...

نمی‌دانم که می‌بینی که جایی را نمی‌بینم
منی که سایه‌ام را مردم کوچه نمی‌دیدند
منی که شش برادر داشتم حالا نظر خوردم

حسین جان 
به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم
شبی که می‌رفتی برات کاسه‌ی آب گذاشتم

تا حالا
از این خونواده زنی رو نبردن اسارت
الهی می‌مردم نمی‌دیدم اینقد جسارت

سرتو که رو نیزه‌ها رفت، با غیرت
همش چادرم زیر پا رفت، با غیرت

حسین جانم ...

دیر اومد زینب، تا به پیش تو 
افتاده بود تو پنجه‌های شمر ریش تو

کار دنیا رو ببین داداش
باید ببوسم این رگای ریش ریش تو

مرکبات رسیدن، هند جگرخوار اومد

یا حسین

نظرات