مخدرات کنار عمات و بنات هاشمیات، به صد سلام و صلوات با شاه عالی درجات، به کربلا رسیدن گرههای معجرا محکم، دور هر ناقه پر از نوره دم خیمهها یه ثارالله، ابوفاضله که مأموره پس چرا عقیلهی سادات داره این همه دلشوره ورق برگشت، خیمه رو غارت کردن به اهل بیت ارباب، جسارت کردن ورق برگشت، به سوی قتلگاه قصد غربت کردن ورق برگشت، به ساحت حسین هتک حرمت کردن (اعوذ بالله من الکرب و البلاء)۳ باب حیات، نخوردی از آب فرات جلو چشات، میرن به سمت خیمهها جلو چشای بچهها شدی قتیل العبرات جای خواب رقیهات بود، روی بازوی عباسو ماهو میدیدی آقا تا میدیدی روی عباسو آخ عمود آهنین وا کرد، سر تا ابروی عباسو ورق برگشت، یکی سنگ آورد یکی خلخال پای یتیماتو برد ورق برگشت، گل سه سالت اینجا چقدر سیلی خورد ورق برگشت، یتیما که زدن دیگه، جوونمردی مرد (اعوذ بالله من الکرب و البلا)۳ شاه شهید، کسی به دادت نرسید شمر پلید، صدای زهرا رو شنید موی تورو ولی کشید مادر برات بمیره مشتتو وقتی گره کردی تو دل فاطمه که غوغا شد مرده و زنده شد رو تل، زینب سر پیرهنت که دعوا شد سر و کلهی سنان پست توی قتلگاه پیدا شد ورق برگشت، وضع خطرناکی شد محاسن شریف تو چرا خاکی شد تنت برگشت، لباساتو که بردن به تو هتاکی شد تنت برگشت، بگو پیرهنت آخرش نصیب کی شد اعوذ بالله من الکرب و البلا ...