پای غمت گیرم حسین
4562
110
- ذاکر: پیام کیانی
- سبک: شور
- موضوع: عصر عاشورا - قتلگاه
- مناسبت: شب هشتم محرم
- سال: 1401
پای غمت گیرم حسین
نوشته کتابتم دیدم حسین
از غیر تو سیرم حسین
آخر یه شب تو روضه میمیرم حسین
هرشب باید مجنونت شم
لیلا کیه؟ لیلا تویی قربونت شم
بیسر و بیسامونت شم
کاشکی یه شب کرب و بلا مهمونت شم
جانم حسین
پا روضههاش قلبم گرفت
قاب چشمامو بارون نمنم گرفت
گفتم حسین گریم گرفت
انقد مرده که دست نامردم گرفت
یا اباعبدالله
خورده به هم نظم تنت
خسته شدن اما هنوز میزدنت
غرق به خون پیراهنت
رد میشدن با مرکب از رو بدنت
غارت کردن پیراهنو
هرچی که بود از خیمه ها دزدیدنو
رفتی حسین با رفتنت کشتی منو
از سرشون زیاد بودی کمت کردن
بعد سه روز دهاتیا جمعت کردن
حسین جان
غروب جمعه بعد عاشورا دلگیره زهرا دلگیر شد
همین که شمر سرو برید زهرا دلگیر شد
میگن یکی برات یه کاسه آب آورده، ای مادر مرده
خودت بگو کی پیرهن کهنتو در آورده، ای مادر مرده
کج میبریدن حلقومتو رج به رج میبریدن
کوتاه نیومد گفتم باهات راه بیان راه نیومدن
بی چشم و رو بود
اونی که با خواهرت روبهرو بود
نوشته کتابتم دیدم حسین
از غیر تو سیرم حسین
آخر یه شب تو روضه میمیرم حسین
هرشب باید مجنونت شم
لیلا کیه؟ لیلا تویی قربونت شم
بیسر و بیسامونت شم
کاشکی یه شب کرب و بلا مهمونت شم
جانم حسین
پا روضههاش قلبم گرفت
قاب چشمامو بارون نمنم گرفت
گفتم حسین گریم گرفت
انقد مرده که دست نامردم گرفت
یا اباعبدالله
خورده به هم نظم تنت
خسته شدن اما هنوز میزدنت
غرق به خون پیراهنت
رد میشدن با مرکب از رو بدنت
غارت کردن پیراهنو
هرچی که بود از خیمه ها دزدیدنو
رفتی حسین با رفتنت کشتی منو
از سرشون زیاد بودی کمت کردن
بعد سه روز دهاتیا جمعت کردن
حسین جان
غروب جمعه بعد عاشورا دلگیره زهرا دلگیر شد
همین که شمر سرو برید زهرا دلگیر شد
میگن یکی برات یه کاسه آب آورده، ای مادر مرده
خودت بگو کی پیرهن کهنتو در آورده، ای مادر مرده
کج میبریدن حلقومتو رج به رج میبریدن
کوتاه نیومد گفتم باهات راه بیان راه نیومدن
بی چشم و رو بود
اونی که با خواهرت روبهرو بود
نظرات
نظری وجود ندارد !