
پای غمت، گیرم حسین نوشتهی کتابِ تقدیرم حسین از غیر تو سیرم حسین آخر یِک شب تو روضه میمیرم حسین هرشب باید مجنونت شم، لیلا کیه؟ لیلا تویی، قربونت شم بی سر و بی، سامونت شم کاشکی یک شب کربُبَلا مهمونت شم جانم حسین ... (پا روضه هاش، قلبم گرفت قابِ چشمامو بارونِ نم نم گرفت گفتم حسین، گریم گرفت اِنقد مردِ که دست نامَردَم گرفت هرشب باید مجنونت شم، لیلا کیه؟ لیلا تویی قربونت شم بی سر وبی سامونت شَم کاشکی یک شب کربُبَلا مهمونت شم جانم حسین ... (بی رمقی وُ بیحالی پیش چشم مادر میونِ گودالی میجنگی با دست خالی ای تشنه لب، ای بی کفن، ای یارالی (ای محروم از آب فرات از تشنگی دیگه نمیبینه چشات) ۲ ای وای ای وای خشک لبات کُشتَنِت با ذکر سلام و صلوات جانم حسین... (اگر کشتند چرا آبت ندادند)۲ چرا زان در نایابت ندادند اگر کشتند چرا خاکت نکردند کفن بر جسم صد چاکت نکردند یومٌ علی سَدرِ نَّبی حالا به خاک افتادی وتشنه لَبی تو زیر پایِ مرکبی زینب گرفتارِ یه عده اجنبی (یومٌ علی وَجهِ السَّری ای وای من، سر را بریدن از قفا زینب به گریه زد صدا ای کشتهی لب تشنهی کرببلا واوِیلَتا هذا حسینٌ بِالغَرا ... جانم حسین...