میروم مشهد، خیابانها شلوغ میروم در قم، شبستانها شلوغ کربلا هم کلّ ایوانها شلوغ در مسیرش هم بیابانها شلوغ هیچکس مثل تو بیزوّار نیست با کریمان کارها دشوار نیست **** کریم کاری به جز جود و کرم نداره آقام تو مدینهاست ولی حرم نداره غریب اونیه که همدم اشک و آهه دیده که مادرش تو کوچه بیپناهه **** من ایستاده بودم دیدم که مادرم را دشمن گهی به کوچه گاهی به خانه میزد گردیده بود همدست قنفذ با مغیره این با قلاف شمشیر او با تازیانه میزد