میون سجادهای و خونهی تو محاصره است تو ذهن روضههای تو رد پای یه خاطره است روضهی دود و هیزمه روضهی داغ میخ در دور و ور خونهی تو غم داره میزنه شرر امشب سَر تو میریزن پیش نگات میشه خونه پر از دشمن چیکار کنم غم زده شررت بس که دور و ورت ریخته روی سرت این ماتم کسی نبود یار و همسفرت تا بشه سپرت خون شده جگرت از این غم بردند تو رو با یه لباس ساده دشمن سواره و شما پیاده (واویلتا مولا امام صادق)۳ تو پیرمردی و دارن نامردا میزنند تو رو پای پیاده با طناب تو کوچه میکشند تو رو روضهی تو شبیه شده به روضههای فاطمه دردم از اینه دشمنت از تو نداره واهمه از گود که روز تو شب شد تو شعلهها چشمت گریون زینب شد خودت بخون روضههای غمو روضهی حرم و خیمه و علمو ای آقا به ما بگو از هجوم و شتاب از جفای طناب رنج بزم شراب ای آقا بردند تو رو با یه لباس ساده (دشمن سواره و شما پیاده)۲ کاش میتونستی سرتو بذاری رو شونهی من وخیمه حالت فاطمه که تر شده گونهی من علی مظلوم رو ببخش نگار دردونهی من که خونهی امنی نبود برای تو خونهی من اشکات دلم رو خون کرده دلم پر غصه دلت پر از درده تو رو خدا با غما خو نگیر از علی رو نگیر دست به پهلو نگیر زهرا جان به جز تو دردم رو به کی بگم حال نداری تو هم رو میگیری ازم زهرا جان گریه نکن دنیا رو غم میگیره الهی که علی برات بمیره هر کی با هر چی دستشه مادر ما رو میزنه