قرص قمر رباب، ای گلپسر رباب کوچیکه سرت اما شدی سایه سر رباب شیرخواره یل رباب، درد عسل رباب رو نیزه نشستن بهتره، یا بغل رباب یارالی علی، آب آزاد شده جات خالی علی یارالی علی، رو نیزه چرا بیحالی علی مادر برات بمیره... ای حال خوش رباب، قربون تو شه رباب خندت نمیگیره، خودشو هم بکشه رباب ای کار و کس رباب، برگرد نفس رباب از بس گریه کردم، همه میگن که بسه رباب ای بی سر علی، قنداقت برام شد معجر علی ای بی سر علی، آخر بهم نگفتی مادر علی ... شرمندتم نازنینم، باید تو خیمه بشینم شرمندهی هم حسین و عباس و امالبنینم از عطش زنگت پریده، بالام ای بالام از گرما لبهات خشکیده بالا نی، بالام ای بالام بابات از علقمه اومد، بالام ای بالام اما با قد خمیده، بالام ای بالام بابات اومد، رمق تو زانوهاش نیست شور تو صداش نیست با مشک پاره اومد، ولی عمو باهاش نیست لالایی بچم خوابیده، بالام ای بالام لالایی باباش تو میدون، بالام ای بالام عباشو دورش پیچیده، بالام ای بالام نرو مادر اونجا یه قطره آب نیست چیزی به جز سراب نیست (یه بار دیگه بیدار شو میدون که جای خواب نیست)۲ آخه فردا که نیزهها بلندن، به اشک من میخندن تو رو با بند قنداق، رو نیزهها میبندن لالایی لالایی...
خیلی خوبه