راه افتاده عباس راه افتاده چشما سمت جولانگاه افتاده نعش نحس مارق روی خاکا زیر سُمِ اسبِ شاه افتاده مددی ابوفاضل به تو میگه فاطمه ولدی ابوفاضل مددی ابوفاضل نمیاد شبیه تو اَحَدی ابوفاضل مددی ابوفاضل کسی نیست مقابلت عددی ابوفاضل مددی ابوفاضل پا نمیشه هرکسی رو زدی ابوفاضل استادی اباالفضل درستو پیش علی پس دادی اباالفضل وقتی ضربه میزدی تو صفین علی گفت بابا اَلحق خودِ استعدادی اباالفضل یا عباس یا سیدی... سر میریزه از دم سر میریزه شمشیر میزنه پیکر میریزه نعره میزنه تو میدون انگار صدها قلعهی خیبر میریزه قمری ابوفاضل از تموم پهلوونا سری ابوفاضل قمری ابوفاضل تو دقیقا مثه شیر نری ابوفاضل قمری ابوفاضل یه تنه حریف صدنفری ابوفاضل قمری ابوفاضل بَه بنازم تو چه با جگری ابوفاضل شَهزاده ابالفضل با وفاترین یَلِ آزاده ابالفضل تو یه صفینو اداره کردی علی گفت نمیاد رو دستت فرمانده اباالفضل
عربیشو کی داره
ای جانم 😍