راه افتاده عباس راه افتاده

راه افتاده عباس راه افتاده

[ سجاد محمدی ]
راه افتاده عباس راه افتاده
چشما سمت جولانگاه افتاده

نعش نحس دشمن روی خاکا
زیر سم اسب شاه افتاده

آخ مددی ابوفاضل
به تو میگه فاطمه ولدی ابوفاضل
مددی ابوفاضل
نمیاد شبیه تو احدی ابوفاضل

مددی ابوفاضل
کسی نیست مقابلت عددی ابوفاضل
مددی ابوفاضل
پا نمیشه هر کسی رو زدی ابوفاضل

(استادی اباالفضل
درستو پیش علی پس دادی اباالفضل)۲

وقتی ضربه می‌زدی تو صفین علی گفت:
بابا الحق خود استعدادی اباالفضل

یا ابوفاضل...
*******
سر می‌ریزه از دم سر می‌ریزه
شمشیر می‌زنه پیکر می‌ریزه

نعره می‌زنه تو میدون انگار
صدها قلعه خیبر می‌ریزه

آخ قمری ابوفاضل
از تموم پهلوونا سری ابوفاضل
قمری ابوفاضل
تو دقیقاً مثل شیر نری ابوفاضل

قمری ابوفاضل
یه تنه حریف صد نفری ابوفاضل
قمری ابوفاضل
من بنازم تو چه با جیگری ابوفاضل

شهزاده اباالفضل
با وفاترین یل آزاده اباالفضل

تو تو یه صفین‌و اداره کردی علی گفت:
نمیاد رو دستت فرمانده اباالفضل

یا ابوفاضل...

نظرات

علی حسنیعلی حسنی

جان عالیه ⭐⭐