وقت جنگیدن تو خدا نشسته به نظاره‌ت

وقت جنگیدن تو خدا نشسته به نظاره‌ت

[ وحید شکری ]
وقت جنگیدن تو خدا نشسته به نظاره‌ت
سر ساقی به‌سلامت
دریا با پای خودش میاد تا خیمه با اشارت
سر ساقی به‌سلامت
توی قلب همهٔ ارمنی‌ها ساختی عمارت
سر ساقی به‌سلامت

ای عمو خوشگله‌ی رقیه اباالفضل 
قمر شمایله‌ی رقیه اباالفضل 
وقتی تو نباشی رو شونه‌هات بنشونیش 
سر میره حوصلهٔ رقیه اباالفضل 

ای دلبر همه دلبرا اباالفضل 
باوفا اباالفضل 
فرمانروا اباالفضل 
یا ابوفاضل 

من شاهرگمو می‌دم برا اباالفضل 
دلربا اباالفضل 
صاحب لِوا اباالفضل

روی چشمامونه اون که رفت واست زیر علامت 
سر ساقی به‌سلامت 
خدا تو محشر چه ریخت و پاشی کرده واست 
سر ساقی به‌سلامت 
قیامت می‌کنه دستای بریده‌ات تو قیامت 
سر ساقی به‌سلامت 

زیباترین عموی رقیه اباالفضل 
تموم آرزوی رقیه اباالفضل 
دنیا رو بهش دادن انگار تا می‌شینی 
دوزانو روبه‌روی رقیه اباالفضل 

ارباب همه علَم‌کِشا اباالفضل 
مه‌لقا اباالفضل
بابُ رجاء اباالفضل 
یا ابوفاضل

شیر نرِ ام‌البنین اباالفضل
مه‌جبین اباالفضل 
بالانشین اباالفضل

نظرات