راه افتاده عباس راه افتاده

راه افتاده عباس راه افتاده

[ سجاد محمدی ]
راه افتاده عباس راه افتاده 
چشمام سمت جولانگاه افتاده

نئش نحس دشمن روی خاکا
زیر سم اسب شاه افتاده

مددی ابوفاضل
به تو میگه فاطمه ولدی ابوفاضل
مددی ابوفاضل
نمیاد شبیه تو احدی ابوفاضل
مددی ابوفاضل
کسی نیست مقابلت عددی ابوفاضل
مددی ابوفاضل 
پا نمیشه هر کسی رو زدی ابوفاضل

استادی ابالفضل
درستو پیش علی پس دادی ابالفضل
وقتی ضربه می‌زدی تو صفین علی گفت
بابا الحق خود استعدادی ابوالفضل‌ 

(یا ابوفاضل)

سر می‌ریزه از دم سر می‌ریزه
شمشیر می‌زنه پیکر می‌ریزه 
نعره می‌زنه تو میدون انگار
صدها قعله‌ی خیبر می‌ریزه 

قمری ابوفاضل
از تموم‌ پهلوونا سری ابوفاضل 
قمری ابوفاضل 
تو دقیقاً مثل شیر نری ابوفاضل 
قمری ابوفاضل 
یه تنه حریف صد نفری ابوفاضل 
قمری ابوفاضل 
من بنازم تو چه با جگری ابوفاضل 

شهزاده ابالفضل 
باوفاترین یل آزاده اباالفضل 
تو یه صفین رو اداره کردی علی گفت 
نمیاد رو دستت فرمانده اباالفضل 

(یا ابوفاضل)

نظرات

عالی بود حضرت ابالفضل نگهدارت باشه

میلادمیلاد

خیلی قشنگ بود بود

ابوالفضلابوالفضل

دمت گرم آقا سجاد

وحید شکریوحید شکری

بدون استودیی قشنگ نیست

عظیمیعظیمی

بسیار بسیار بسیار عالی و زیبا یا ابالفضل ❤️❤️❤️

دمت