دلخوریم از روزگار آتیش زدند رویای مارو

دلخوریم از روزگار آتیش زدند رویای مارو

[ حامد خمسه ]
دلخوریم از روزگار، آتیش زدند رویای ما رو
همسر از همسر خجالت می‌کشه، دنیای ما رو۲

خونه‌ی خوشبختی‌مون حالا شده، ویرونه‌ی ما
پای نامحرم نباید وا میشد، تو خونه‌ی ما

(تو افتادی
ولی بازم برام سپر بودی) ۲
می‌بردنم تو زیر در بودی
نمی‌تونستی از جا پاشی

تو افتادی
چجوری دوره کردنم، دیدی
طنابو دور گردنم، دیدی
نمی‌تونستی ازجا پاشی

یه دل از من، یه دست از تو۲
چه پهلویی شکست از تو۲

آه زهرا ...

فکر نمی‌کردم یه روز اینقد زیاد شه غربت من
ببینم داری می‌ریزی اشکاتو، تو صورت من

گریه داری گریه کردم که پی مولا نمیاد
سرتو پایین بیار، دستم دیگه بالا نمیاد

دارم میرم 
لاله‌ها عمرشون به دنیا نیست
تو دنیا دیگه جای زهرا نیست
گریه واسه عمر کمم کن

حلالم کن
نود روزه که زحمتت دادم
کبود شده، تو خونت افتادم
یه کم دیگه تحملم کن

(جوون بودم، حالا پیرم
حلالم کن، دارم میرم) ۲

آه زهرا...

نظرات