امشب میان عشق شما سیر میکنم

امشب میان عشق شما سیر میکنم

[ حامد خمسه ]
امشب میان عشق شما سِیر می‌کنم
از چشم پاکتان طلب خیر می‌کنم

من را از آن دو چشمِ شریفت نگاه کن
یا هادیَ الائمه مرا سر به راه کن
 
آقا تلاش کردم و این دل ادب نشد
آماده‌ی رسیدنِ ماه رجب نشد
 
باقیِّ عمر را نگرانم چه می‌شود
آماده نیستم رمضانم چه می‌شود
 
امشب ولی به عشق هوایت رسیده‌ام
امشب به قصد گریه برایت رسیده‌ام
 
آقا شنیده‌ام که غمت بی‌شمار بود
دور از مدینه بودی و دل بی‌قرار بود
 
گاهی تو را به بزم حرامی کشانده‌اند
گاهی تو را میان خرابه نشانده‌اند
 
جا داده‌اند بین فقیران چرا تو را؟
بردند بین حلقه‌ی شیران چرا تو را؟
 
آنان که بر امام ارادت نداشتند
قاتل برای کشتنِ تو می‌گماشتند
 
هر چند زهرِ غم جگرت را کباب کرد
قلبِ مقدسِ پسرت را کباب کرد
 
سر را به روی پای حسن می‌گذاشتی
بهر خودت حُنوط و کفن می‌گذاشتی
 
می‌سوخت پیکر تو ولی خانه‌ات نسوخت
در بین شعله دامنِ دُردانه‌ات نسوخت

نظرات