داری میری عزیز بابا

داری میری عزیز بابا

[ غلامحسین مردانی ]
داری میری عزیز بابا، دلِ من خیلی آشوبه
خرابه حال و احوالم، اگرچه حال تو خوبه

اگرچه تشنه‌ی آبی، ولی مست پدر هستی
برای بوسه‌های من، گمونم تشنه‌تر هستی

داری میری به معراج و دل مارو تکون دادی
غدیری تازه برپاشد، همین که تو اذون دادی

آه یااباعبدالله، آه یااباعبدالله

غدیری تازه برپاشد، به نامِ نامیِ حیدر
همین که دشمنا دیدن علی رو شکل پیغمبر

همش فکر می‌کنم بازم، غدیر خم شده بابا
من از جسم تو فهمیدم، مسیرت گم شده بابا

آه یااباعبدالله، آه یااباعبدالله

وای حسین وای حسین

نظرات