ای سامرهات قبلۀ دل کعبۀ جانها ای سفرۀ احسانِ تو پیوسته جهانها ای عبدِ خداوند و خداوندِ زمانها ای پایۀ قدر و شرفت فوقِ مکانها آگاه زِ اسرار عیانها و نهانها کوتاه به مدحِ تو و وصفِ تو زبانها ای روی تو در بزمِ ازل شاهد و مشهود وی آمده ساجد به خدا برهمه مسجود هم قبلۀ حاجاتی و هم حجتِ معبود هم حمدی و هم احمد و هم حامد و محمود غیر از تو که باشد پدرِ مهدی موعود مهدی که بهار آرد در فصلِ خزانها بوی خوش جنت زِ غبار قدم توست عیسای مسیح آنچه که دارد زِ دمِ توست حاتم که کریم است، گدای دِرَم توست تو دستِ خدا هستی و هستی کرمِ توست تنها نه فقط سامرۀ دل حرمِ توست هر جا نگرم از تو عیان است نشانها تو درِّ گرانمایۀ دَه بحر کمالی تو مهرِ فروزانِ سماواتِ جلالی تو عبد، ولی عبدِ خداوندِ جمالی احمد رُخ و حیدر یَد و صدیقه خصالی دوم حسن از حُسنِ خدای متعالی ای شاهد حُسنِ ازلت چشم زمانها ای خلقِ سماوات و زمین خاکِ در تو ای چار علی آمده جد و پدرِ تو ای منتقمِ آلِ محمّد پسرِ تو پیوسته سلام از طرفِ دادگرِ تو بر مهدی و بر نرجسِ نیکو سیر تو مهدی که بُوَد در کفِ او خطِ امانها ***