اکبر علی اکبر خلقا وخلقا مثل پیغمبر
776
9
- ذاکر: محمد امینی
- سبک: واحد
- موضوع: حضرت علی اکبر (ع)
- مناسبت: شب هشتم محرم
- سال: 1403
اکبر علیاکبر
خَلقاً و خُلقاً مثل پیغمبر، علیاکبر
پس میشود نازل
بعد از رسولالله قرآن بر علیاکبر
مثل علی در جنگ
بوده برابر با دوصد لشکر، علیاکبر
ساقی عمو باشد
پس میشود در کربلا ساغر، علیاکبر
آغوشِ ارباب است
مثل صدف، پس میشود گوهر، علیاکبر
آه از زمانی که
جسمش شده چندین برابر، ای علیاکبر
(اکبر علیاکبر، جانم علیاکبر
جانم علی، جانم علی، جانم علیاکبر ...)
والا علیاکبر
کرده میان معرکه غوغا، علیاکبر
لشکر هراسان شد
میزد قدم با قامتِ رعنا، علیاکبر
وقت رجزخوانی
گفتند حیدر رفته بر منبر یا علیاکبر؟
آغوش بابایش
ساحل که باشد، میشود دریا، علیاکبر
تا نیزهای آمد
پهلو گرفت افتاد از بالا، علیاکبر
شد إرباً إربا پس
افتاد در سرتاسر صحرا، علیاکبر
(جانم علیاکبر، جانم علیاکبر
جانم علی، جانم علی، جانم علیاکبر ...)
افتاد علیاکبر
بر روی زانوی پدر جان داد، علیاکبر
ارباب میگوید:
بعد از تو اُف بر کار دنیا باد، علیاکبر
من بیتو میمیرم
شد قاتلم این داغِ دشمن شاد علیاکبر
باران علیاکبر
بر تشنگان دریای بیپایان علیاکبر
جان میگرفت ارباب
وقتی به او میگفت باباجان علیاکبر
پاشیده شد از هم
چون دانهی تسبیح در میدان، علیاکبر
آنقدر از او کم شد
تا اینکه شد در یک عبا پنهان، علیاکبر
(جانم علیاکبر، جانم علیاکبر
جانم علی، جانم علی، جانم علیاکبر ...)
****
غرق خون است و بال جبرائیل
رفته در قتلگاه اسماعیل
مرگ بر هرچه مثل اسرائیل
مرگ بر هرچه مثل آمریکا
خاک نعلین حیدریم همه
تا همیشه برادریم همه
وارث جنگ خیبریم همه
تا برآریم قلعه را از جا
پیرِ ما سیّد خراسانیاست
مَردِ میدانِ ما سلیمانیاست
ای به قربان هرچه ایرانیاست
وعدهی ماست مسجدالأقصیٰ
ترس در جانِ چند خاخام است
شیعه اما همیشه آرام است
قدس قلب صبور اسلام است
میتپد تا همیشهی دنیا
(حیدر، حیدر حیدر، حیدر ...)
****
بر مشامم میرسد لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنهی آبِ فرات ای أجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
خَلقاً و خُلقاً مثل پیغمبر، علیاکبر
پس میشود نازل
بعد از رسولالله قرآن بر علیاکبر
مثل علی در جنگ
بوده برابر با دوصد لشکر، علیاکبر
ساقی عمو باشد
پس میشود در کربلا ساغر، علیاکبر
آغوشِ ارباب است
مثل صدف، پس میشود گوهر، علیاکبر
آه از زمانی که
جسمش شده چندین برابر، ای علیاکبر
(اکبر علیاکبر، جانم علیاکبر
جانم علی، جانم علی، جانم علیاکبر ...)
والا علیاکبر
کرده میان معرکه غوغا، علیاکبر
لشکر هراسان شد
میزد قدم با قامتِ رعنا، علیاکبر
وقت رجزخوانی
گفتند حیدر رفته بر منبر یا علیاکبر؟
آغوش بابایش
ساحل که باشد، میشود دریا، علیاکبر
تا نیزهای آمد
پهلو گرفت افتاد از بالا، علیاکبر
شد إرباً إربا پس
افتاد در سرتاسر صحرا، علیاکبر
(جانم علیاکبر، جانم علیاکبر
جانم علی، جانم علی، جانم علیاکبر ...)
افتاد علیاکبر
بر روی زانوی پدر جان داد، علیاکبر
ارباب میگوید:
بعد از تو اُف بر کار دنیا باد، علیاکبر
من بیتو میمیرم
شد قاتلم این داغِ دشمن شاد علیاکبر
باران علیاکبر
بر تشنگان دریای بیپایان علیاکبر
جان میگرفت ارباب
وقتی به او میگفت باباجان علیاکبر
پاشیده شد از هم
چون دانهی تسبیح در میدان، علیاکبر
آنقدر از او کم شد
تا اینکه شد در یک عبا پنهان، علیاکبر
(جانم علیاکبر، جانم علیاکبر
جانم علی، جانم علی، جانم علیاکبر ...)
****
غرق خون است و بال جبرائیل
رفته در قتلگاه اسماعیل
مرگ بر هرچه مثل اسرائیل
مرگ بر هرچه مثل آمریکا
خاک نعلین حیدریم همه
تا همیشه برادریم همه
وارث جنگ خیبریم همه
تا برآریم قلعه را از جا
پیرِ ما سیّد خراسانیاست
مَردِ میدانِ ما سلیمانیاست
ای به قربان هرچه ایرانیاست
وعدهی ماست مسجدالأقصیٰ
ترس در جانِ چند خاخام است
شیعه اما همیشه آرام است
قدس قلب صبور اسلام است
میتپد تا همیشهی دنیا
(حیدر، حیدر حیدر، حیدر ...)
****
بر مشامم میرسد لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنهی آبِ فرات ای أجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
نظرات
نظری وجود ندارد !