(یکی دستور میداد غارتش کنید) ۲ (خواهرش داد میزد راحتش کنید) ۲ (دافع البلایا، سنان سیلی میزنه به کعبةُ الرزایا) ۲ دافع البلایا، غریب گیر آوردنش چکار کنم خدایا (خون تو شد مباح، زخمیِ بی پناه...) ۲ واویلا حسین... (دسته جمعی با هم، میزدن شدید) ۲ (یه نفر میگفتش، جایزهم بدید) ۲ (حرف بد شنیدم گشتم دور و برم یه محرمم ندیدم) ۲ حرف بد شنیدم به سختی نیزه از تن برادرم کشیدم (کشتۀ بی گناه، زخمیِ بی پناه...) ۲ (یکی دستور میداد غارتش کنید) ۲ (خواهرش داد میزد راحتش کنید) ۲ (دافع البلایا، سنان سیلی میزنه به کعبةُ الرزایا) ۲ دافع البلایا، غریب گیر آوردنش چکار کنم خدایا (خون تو شد مباح، زخمیِ بی پناه...) ۲