یکی دستور میداد غارتش کنید
4201
17
- ذاکر: ایمان کیوانی
- سبک: شور
- موضوع: عصر عاشورا - قتلگاه
- مناسبت: شب دهم محرم
- سال: 1402
(یکی دستور میداد غارتش کنید) ۲
(خواهرش داد میزد راحتش کنید) ۲
(دافع البلایا، سنان سیلی میزنه به کعبةُ الرزایا) ۲
دافع البلایا، غریب گیر آوردنش چکار کنم خدایا
(خون تو شد مباح، زخمیِ بی پناه...) ۲
واویلا حسین...
(دسته جمعی با هم، میزدن شدید) ۲
(یه نفر میگفتش، جایزهم بدید) ۲
(حرف بد شنیدم
گشتم دور و برم یه محرمم ندیدم) ۲
حرف بد شنیدم
به سختی نیزه از تن برادرم کشیدم
(کشتۀ بی گناه، زخمیِ بی پناه...) ۲
(یکی دستور میداد غارتش کنید) ۲
(خواهرش داد میزد راحتش کنید) ۲
(دافع البلایا، سنان سیلی میزنه به کعبةُ الرزایا) ۲
دافع البلایا، غریب گیر آوردنش چکار کنم خدایا
(خون تو شد مباح، زخمیِ بی پناه...) ۲
(خواهرش داد میزد راحتش کنید) ۲
(دافع البلایا، سنان سیلی میزنه به کعبةُ الرزایا) ۲
دافع البلایا، غریب گیر آوردنش چکار کنم خدایا
(خون تو شد مباح، زخمیِ بی پناه...) ۲
واویلا حسین...
(دسته جمعی با هم، میزدن شدید) ۲
(یه نفر میگفتش، جایزهم بدید) ۲
(حرف بد شنیدم
گشتم دور و برم یه محرمم ندیدم) ۲
حرف بد شنیدم
به سختی نیزه از تن برادرم کشیدم
(کشتۀ بی گناه، زخمیِ بی پناه...) ۲
(یکی دستور میداد غارتش کنید) ۲
(خواهرش داد میزد راحتش کنید) ۲
(دافع البلایا، سنان سیلی میزنه به کعبةُ الرزایا) ۲
دافع البلایا، غریب گیر آوردنش چکار کنم خدایا
(خون تو شد مباح، زخمیِ بی پناه...) ۲
نظرات
نظری وجود ندارد !