مُنّوا عَلَیَّ، پسرم آب بدید، آب ندید میمیره مُنّوا عَلَیَّ، به دل مادرش رحم کنید، میمیره مُنّوا عَلَیَّ، مُنّوا عَلَیَّ حرمله خیر نبینی، جگرم تیر کشید پسرم درد کشید و کمرم تیر کشید حرمله خیر نبینی، حرمله خیر نبینی مِنَ الاُذُن الیَ الاُذُن، مِنَ الاُذُن الیَ الاُذُن گوش تا گوش سرش بریده شد مِنَ الاُذُن الیَ الاُذُن، مِنَ الاُذُن الیَ الاُذُن حنجر نازکش دریده شد، حنجر نازکش دریده شد وای علی، ویلی، ویلی، ویلی، وای علی ***** مُنّوا عَلَیَّ، بمیرم رگای حنجرت چه نامیزونه مُنّوا عَلَیَّ، مادرت نبینه که سر تو آویزونه حرمله خیر نبینی، مادرش میمیره بچه رو سر بریدی، خواهرش میمیره مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ، مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ چه کنم؟ با تن بی سر چه کنم؟ مِنَ الاُذُن الیَ الاُذُن، مِنَ الاُذُن الیَ الاُذُن چه کنم؟ با سر اصغر چه کنم؟ وای علی، ویلی، ویلی، ویلی، وای علی ***** اُخَیَّ إلَیَّ، بین این نیزه شکستهها منو پیدا کن اُخَیَّ إلَیَّ، کهنه پیراهنی که بردنو پیدا کن ساربان خیر نبینی، مادرم آه کشید بردی انگشتر من رو، خواهرم آه کشید ساربان خیر نبینی، ساربان خیر نبینی وَ اَسرَجَت وَ اَلجَمَت دیگه دست بر نمیدارن از سرم وَ اَسرَجَت وَ اَلجَمَت نعل تازه جلو چشم مادرم وای حسین، ویلی، ویلی، ویلی، وای حسین ***** زر و خلخال دخترت را بردند کمی دیر آمدم سرت را بردند نه فقط یک عدد همان پیراهن همه اعضای پیکرت را بردند سر عباس و اکبرت را بردند سر شش ماهه اصغرت را بردند حسین، حسین، حسین، حسین