آسمون تیره شد بر زمین چیره شد

آسمون تیره شد بر زمین چیره شد

[ ایمان کیوانی ]
(آسمون تیره شد، بر زمین چیره شد) ۲
(خواهرم با گریه، به گودال خیره شد) ۲

(فردا با هر چی که هست می‌زنن
می‌کشن ما رو از بس می‌زنن
چند نفر گرم غارت تو خیمه‌ها
چند نفر دور من دست می‌زنن) ۲

(تا میگی که نزن نیزه می‌زنن
پشت و روی بدن نیزه می‌زنن
من چجوری جواب تو رو بدم
وقتی توی دهن نیزه می‌زنن) ۲

(قتلوک ذبحوک، و من الماء منعوک...) ۲

(آسمون شد غروب، ذوالجناح سم کوب
اومده لشکری، با تیر و سنگ و چوب) ۲

(کوفیان یک صدا طبل می‌زنن
پای مرکب همه نعل می‌زنن
فردا با یک عمود آهنین
روی فرق ابالفضل می‌زنن) ۲

(سمت خیمه تا حمله می‌کنن
چادرو معجرو له می‌کنن
تا غنیمت می‌خوان بی واهمه
پیکر ما رو مصلح می‌کنن) ۲

(قتلوک ذبحوک، و من الماء منعوک...) ۲

(مادر من میاد، چی سر من میاد
خولی داره سوی حنجر من میاد) ۲

خوب می‌دونم که چی در سر دارن
این‌ها امید انگشتر دارن

رو سر من چقدر سنگ می‌خوره
(تا که از روسری دست بردارم) ۲

(شمر که اومد جلو تو‌ کنار برو) ۲
تا که سجاد میگه الفرار برو
راستی خواهر بجای بوریا
چادرت روی قبرم بذار برو

(قتلوک ذبحوک، و من الماء منعوک...) ۲

****
(غروب تلخی داری
رو خاکا سر می‌ذاری) ۲
به جونت افتاده شمر میگه
سنان چرا بیکاری
با نیزه اومد سمتت 
خون از لب و دهانت جاری

نفس بریده نیزه، اَمون نمیده نیزه
چقدر تو مقتل این سو اون سو تو رو کشیده نیزه
(صورتو درهم کرده تا به گلو رسیده نیزه) ۲

سلامُ الله علی العطشان...
سلامُ الله عَلَی العُریان...
حسین جانم حسین جان
 
(شلوغه دور گودال، دیدم که رفتی از حال)۲ 
چادر من هم مثل پیراهن تو میشه پامال
عقیقتو که بردن حالا میرن سراغ خلخال

(کمین نشسته نیزه، راهتو بسته نیزه) ۲
توی ضریح سینه‌ت دیدم، سنان شکسته نیزه
پیراهنی رو که مادر داده میوفته دست نیزه

(کمین نشسته نیزه، راهتو بسته نیزه) ۲
توی ضریح سینه‌ت دیدم، سنان شکسته نیزه
پیراهنی رو که مادر داده میوفته دست نیزه

(سلام الله علی العطشان
سلام الله علی العریان
حسین جانم حسین جان...) ۲

(تو های و هوی نیزه، نگام به سوی نیزه
دیدم که خون از چشمات می‌ریزه بر گلوی نیزه) ۲
دیدم سرت رو پیش چشمام زدن به روی نیزه

(قدم قدم با نیزه، یا سنگ زدن یا نیزه) ۳
خودم درآوردم از پهلوی زخمی چند تا نیزه
داره برای زخمات گریه می‌باره حتی نیزه

(سلام الله علی العطشان
سلام الله علی العریان
حسین جانم حسین جان...) ۲

نظرات