گریه کنا یه شب دیگه امام حسین مهمون ماست

گریه کنا یه شب دیگه امام حسین مهمون ماست

[ میثم مطیعی ]
گریه کنا یه شب دیگه امام حسین مهمونِ ماست
فردا سرِ امام ما، این موقع‌ها رو نیزه‌هاست
(بمیرم چه تنهاست)۲

گریه کنا قبول حق، ده شب عزاداری‌هاتون
شما می‌رید به خونه و، زینب می‌مونه نیمه جون
(میون بیابون)۲

تازه شروع می‌شه غم زینب
شروع می‌شه محرَّم زینب
امون از اون قد خم زینب

شما می‌رید به خونه‌ها ای وای
زینب و تازیونه‌ها ای وای
کبودی رو گونه‌ها ای وای

(کاشکی نیاد غروب عاشورا)۳

...

دارم تصوّر می‌کنم این ماجرا عوض بشه
سری نره رو نیزه‌ها، تقدیر ما عوض بشه
(خدایا، کمک کن)۲

خدا خودت یه کاری کن، که فردا بارون بباره
دیگه نیازی نباشه، عمو بخواد آب بیاره
(خدایا، کمک کن)۲

چی می‌شه شرمنده نشه سقا؟
عمو که رفت زودی بیاد اینجا
خیره نشه کسی به سوی ما

چی می‌شه مشکا پر بشه از آب؟
چی می‌شه که اصغر بشه سیرآب؟
اللهی که رباب نشه بی تاب

(کاشکی نیاد غروب عاشورا)۳

دارم تصوّر می‌کنم تموم بشه غصه و آه
نبرّه اون خنجر کند، شمر نره به قتلگاه
(خدایا، کمک کن)۲

دارم تصوّر می‌کنم هیچکی نبینه اشکام و
نتونه هیچ غارتگری، بدزده گوشواره‌هام و
(خدایا، کمک کن)۲

برگرده کاش معجری که رفته
برگرده انگشتری که رفته
عموی آب آوری که رفته

اللهی که نریم به سوی شام
سنگی نیاد رو سر ما از بام
چوب نزنن به دندون بابام

(سیدنا الغریب حسین جانم)۳

(کاشکی نیاد غروب عاشورا)۳

...

شب‌های جمعه فاطمه، 
با اضطراب و واهمه

آید به دشت کربلا
اید به دشت نینوا

گوید: حسن من چه شد؟ 
نور دو عین من چه شد؟

گردد به دور خیمه‌گاه، آید میان قتلگاه
گوید: حسن من چه شد؟ نور دو عین من چه شد؟

شب های جمعه مصطفی با مجتبی و مرتضی
آیند به دشت کربلا گویندبه صد شور و نوا 

 مظلوم حسین من چه شد؟
نور دو عین من چه شد؟
...

مگر کسی که کشته شد، تنش برهنه می‌کنند؟
مگر کسی که کشته شد سرش به نیزه می‌کنند؟

(حسین من، حسین من
 ضیاء هر دو عین من)۲
...

یه دختری رو محملا خواب اسیری می‌بینه
خواب می‌بینه رو صورتش، گرد یتیمی می‌شینه

رباب لالایی می‌خونه
اللهی اصغر نمی‌ره

نظرات