چشمای پر از اشکم خون می‌باره وقتی که

چشمای پر از اشکم خون می‌باره وقتی که

[ حاج مجتبی روشن روان ]
چشمای پر از اشکم خون می‌باره وقتی که
حال مادرم خوش نیست فاطمیه نزدیکه

مگه میشه هر کسی سیاه به تن کنه برای فاطمه
مگه میشه هر کسی بشه سینه زن عزای فاطمه
ارزومه تو روضه‌هاش جونم بشه فدای فاطمه

(جار میزنم، مادرمه 
زار میزنم، بی حرمه)...

پرچم سیاه تو ماه راه تاریکه
بی‌قرارم و خمارم فاطمیه نزدیکه

مگه میشه ناله های من شبی نرسه به گوش مادرم 
میشه بغلم کنه یه بار تو روضه هاش وقتی که مضطرم
وقتی نفسام می‌ره براش بیاد بگه پیش خدا اسمتو میبرم

مفتخرم چاکِرِشم
تا دم مرگ نوکرشم

(جار میزنم، مادرمه 
زار میزنم، بی حرمه)...

فاطمیه حاجات قلب من روا میشه
کافیه بگیم مادر روضه کربلا میشه

مگه میشه توی روضه هاش دل خراب تا کربلا نره
مگه میشه کربلا بره دلت ولی پایین پا نره
مگه میشه خیمه گاه بره ولی یه سر تا قتلگاه نره

تا حرمت پر میکشم
برات نمیرم خوب نمیشم

حسین، حسین...

نظرات