نگاه مختصری کن به چشمهای ترم که جان سالم از این مَهلکه به در ببرم لبی تکان بده، پلکی به هم بزن بابا نفس بکش علیاکبر، نفس بکش پسرم نفس بکش پسرم تا که من فَزَع نکنم و پیش خندهی این قوم نشکند کمرم