من ایستاده بودم، دیدم که مادرم را دشمن گهی به کوچه، گاهی به خانه میزد گردیده بود قُنفُذ همدست با مُغَیره این با غلافِ شمشیر، او تازیانه میزد وا اُماه، وا اُماه ...