قسم به چهره‌ی چون ماهِ تابانِ علی‌اکبر

قسم به چهره‌ی چون ماهِ تابانِ علی‌اکبر

[ سید امیر حسینی ]
قسم به چهره‌ی چون ماهِ تابانِ علی‌اکبر
جهان دیگر نخواهد دید همسان علی‌اکبر

حسین ابن علی کار تمام نوکرانش را
سپرده از سر رحمت به دستان علی‌اکبر

اگرچه می‌دهد روزیِ عالم را أبوفاضل 
به شیعه می‌رسد پیوسته احسانِ علی‌اکبر

شبی پایین پا خلوت کن و بنگر جهان آن‌جا
گرفته دست خواهش را به دامان علی‌اکبر

شب جمعه که مهمانان ثارالله بسیارند
ببین با چشم دل زهراست مهمان علی‌اکبر

بساط روضه برپا می‌شود با گریه‌ی زهرا
پریشان می‌شود عالم پریشانِ علی‌اکبر

در آن بارانِ اشک و آه، پایین پای ثارالله
بمیرم کاش از داغ فراوان علی‌اکبر

دل غم‌دیده‌ای دارم که نذر شاه خواهم کرد
سر ناقابلم را هم به قربان علی‌اکبر

پسر‌ها از پدر‌ها یاد می‌گیرند بخشش را
کرم کن باز هم بر ما تو را جان علی‌اکبر

اباعبدالله، اباعبدالله، اباعبدالله...

نظرات