
قاری قرآن زینب سیدِ عطشانِ زینب از غم فردا حسین جان خورده شرر جانِ زینب گر چه محنت، کشیدم اما من اسارت، ندیدم اما "سیدی یا اباعبدالله" *** وقت جدایی رسیده رنگِ رخ من پریده ترسم از این است ببینم جسم تو در خون تپیده ای عزیزِ دل من بنگر جز تو مَحرم ندارم دیگر "سیدی یا اباعبدالله" *** دل نگرانم حسین جان بعد تو گردم پریشان در پی تو می دَوَم بر روی خارِ بیابان من نبینم که رفتی گودال زیر نیزه تو رفتی از حال "سیدی یا اباعبدالله" ***