آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک نهادی ای تشنه لبصورت خود روی خاک تنت به سوز و گداز تو گرم راز و نیاز سوی خیام حرم دو چشم تو مانده باز آمده از خیمه گه خواهر غم دیده ات دیدو که شمر از جفا نشسته بر سینه ات گفتو بده مهلتی تا برسم بر سرش برادرم تشنه است مبر سرش از پیکرش
عاشق روضه هاش هستم خدا رحمت کند انشالله اون دنیا برای شهدا میخونه
سخنی ک از دل بر آید لاجرم بر دل نشیند ..چقد خالص و بی ریا این مدح روحت شاد
روحش شادیادش گرامی
انقدر خالصانه و از ته وجود خوانده شده این نوحه که نا خواسته اشک و جاری میکنه💔🥀
نوحه خالصانه و از ته وجود
به عالییبییب
😭😭😭
حســـــــــــــــــــــــــــــــــــین
انسان با این نوا اگه اشکش در نیاد؟؟؟
بسیار بسیار عالی
سلام بر اباعبدالله