آقا ای آقا، هنوز خون تازه تو گوداله آقا ای آقا، پاشو ببین که صحبت خلخاله آقا ای آقا، سرت چرا تو دستای اطفاله آقا ای آقا، پاشو ببین که حرمله خوشحاله اشکم تو، غم تو محسوسه، قضیه آسون نیست، صحبت ناموسه زینب میگه دلم آشوبه، یکی داره با اسب، تنت رو میکوبه (بی امامه ردا، سیدالشهداء سرت رو کرده جدا، ای عزیز خدا) ۲ آقا ای آقا، به اشک خواهرای تو خندیدند آقا ای آقا، گوشوارهها رو شامیا دزدیدند آقا ای آقا، چقدر دخترای تو ترسیدند آقا ای آقا، وقتی میبرید سرتو میدیدند وقتی سنگ وسط گونهات خورد به گمونم اونجا دیگه رقیَت مرد با نیزه، کسی که نهرت کرد یکی میگفت بس کن یکی میگفت برگرد (نبود شرم و حیا سیدالشهدا شباب و خارجیا، دور محمل ما) ۲