صبری نما، من آمدم به سویت

صبری نما، من آمدم به سویت

[ حاج محمدرضا طاهری ]
صبری نما، من آمدم به سویت
تا که زنم بوسه بر آن گلویت

امیرِ بی سپاه
می‌روی قتلگاه

آقا شود خواهر فدایت
این کهنه پیراهن برایت

***
با اشکِ خود، دستِ سکینه راهت

بابا بیا پایین ز ذوالجناحت
غرقِ اشک و آهم

بی تو بی پناهم
ای تشنه لب، آبی نخوردی

ما را به که، آخر سپردی
***

هفت آسمان، یکباره رنگِ خون شد
از روی مَرکب، شاه سرنگون شد

فتاده روی خاک
به جسمِ چاک چاک

بُرده عطش دیگر توانش
پُر خون شده، اما دهانش

***

نظرات