
عمه شبِ محبوبه امشب، معلومِ حالم خوبه امشب میکوبه قلبم مثل گنجیشکعمه دلم آشوبه امشب عمهببینکهجایاوندست، سرخیهنوز روگونهداره بابام داره امشب میادش، آی بچهها کیشونه داره تاریکه اما خیلی خوبه، مهتاب امشب نیست عمه بابام من و اینجور ندیده، موهام مرتب نیست عمه از درد لبهام زیردندون، زخم توی لبهام میسوزه شبا چقدر سرده خرابه، عمه کف پاهام میسوزه کاشکی مدینه بودیمعمه،ایکاش نامحرم نداشتیم مرحم نداریم کاش میشد معجر رو زخمامون میذاشتیم عمه بابام بیاد خرابه منم باهاش میرم ایشاالله بابام بیاد میگم بهش که عمه یه پا مرده ما شاالله میگم بهش وقتیکهرفتی عمه به جای ما کتک خورد افتادم از رو ناقه اونشب با مشت دندونام ترک خورد افتادم و از حال رفتم، من خواب بودم با لگد زد اصلا نفهمیدم که چی شد، بابا خلاصه خیلی بد زد خیلی دیگه بی حوصلم من بابام خیلی دیر کرده کاری براش پیش اومده یا موهاش به نیزه گیر کرده یه حسی داره میگه الان جونم به روی لبهام اومد عطر بابامه بوی سیبه عمه کمک کن بابام اومد گم کردم عمه دست و پام و جونی نمونده توی دستام عمه مراقب باش نیفته بابام و بگذار روی پاهام بابا سلام ویرونمون و امشب چراغون کردی بابا سنگین شده سایهات عزیزم یاد غریبون کردی بابا نیاوردی عموم و شکوه به عباست کنم من چشمام نمی بینه که باید با دست احساست کنم من چشمام نمی بینه که با دست دارم پی چشمات میگردم تو حسرت یک بوسه مردم دارم پی لبهات میگردم من چی شدم تو چی شدی وای بر باد رفته آرزوهام تو بوی خونِ روی موهات من بوی دودِ روی موهام بابا دروغِ هر کی گفته ما پیش دشمن کم آوردیم بابا خیالت جمع باشه، بابا غذا دادن نَخوردیم تو کوچههای شام تا مرگ، با عمه ها صد بار رفتم از تو چه پنهون تا رسیدیم، بابا بگم بازار رفتم ***