(عبّاس علمدار حسین میر و سپهدار حسین) رو کرده هر آئینه به آئینِ أباالفضل هرکس که مسلمان شده با دینِ أباالفضل از جانب خورشید به من مرحمتی شد چون گوش سپردم به فرامینِ أباالفضل (عبّاس علمدار حسین میر و سپهدار حسین) لبتشنگی آلعبا چیز کمی نیست از منظر چشمان جهانبینِ أباالفضل ای کودک ششماهه که در لحظهی رفتن لبخند تو شد مایهی تسکینِ أباالفضل (عبّاس علمدار حسین میر و سپهدار حسین) شرمندگی از اهل حرم هست پدیدار از حالت پیشانی پُر چینِ أباالفضل زیباتر از این چیست که در معرکهی عشق زهرا برسد بر سرِ بالین أباالفضل هستیم گدایان درِ خانهی عبّاس هستیم به عالم همه مسکینِ أباالفضل (عبّاس علمدار حسین میر و سپهدار حسین) **** بر مشامم میرسد لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنهی آب فرات ای أجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین نالهها میزد حسین، زینب صدا میزد حسین