(عالم ببینه شور و شِینمو پاره پیراهن حسینمو امشب بازم تو آغوشم میگیرم خیلی غم دلم شده زیاد ای کاش حسین به بالینم بیاد دست رو قلبم بذاره و بمیرم)۲ (داداش باید بیای کنار خواهرت آخه بودم تو لحظههای آخرت با مادرم تو قتلگاه بالا سرت، ای وای، ای وای، ای وای)۲ ای وای، حسین من، حسین من ... دیدم خودم لبای تشنتو اول خواهر باید میرفت نَه تو موندم به پای پرچم قیامِت دلخوش بودم فقط به بودنت ای وای که بعد غارت تنت نوبت رسید به غارت خیامت تو رفتی و داداش منم اسیر شدم نمیشناسیم شرمندتم که پیر شدم تو سر به نِی شدی که سر به زیر شدم ای وای، ای وای، ای وای داداش باید بیای کنار خواهرت آخه بودم تو لحظههای آخرت با مادرم تو قتلگاه بالا سرت، ای وای، ای وای، ای وای ای وای، حسین من، حسین من ... بعد مصیبتای کربلا وای از مصیبت شام بلا رفتیم به بازار برده فروشا سنگ جفا به پیشونیم رسید دریا به چشم بارونیم رسید (مرد و زن اومدن برا تماشا)۲ بذار دیگه که صحبتو کوتاه کنم شب اومده میخوام نظر به ماه کنم فقط میخوام روی تورو نگاه کنم، ای وای، ای وای تو رفتی و داداش منم اسیر شدم نمیشناسیم شرمندتم که پیر شدم تو سر به نِی شدی که سر به زیر شدم ای وای، ای وای، ای وای داداش باید بیای کنار خواهرت آخه بودم تو لحظههای آخرت با مادرم تو قتلگاه بالا سرت، ای وای، ای وای، ای وای ای وای، حسین من، حسین من