داد قربانی دو کودک، در منای کربلا احسن احسن، فاطمه آموزگار زینب است کربلا خواهی اگر از، زینب کبری بگیر چون کلید کربلا در، اختیار زینب است هر دو عالم یک طرف یک، موی زینب یک طرف باز سنگینتر شود آن وَر که موی زینب است بی بی جان زینب، بی بی جان یا زینب ... عزیز فاطمه، دلبر دل حسین ... ظهر عاشورا به دور، خیمهها خط میکشید گفتُ طفلان را که اینجا، پادگان زینب است پادگان زینبیه، افسری دارد عجیب نام او باشد رقیه، دیدهبان زینب است بی بی جان زینب، بی بی جان یا زینب ... عزیز فاطمه، دلبر دل حسین ... غم مخور گر لشکرت در پیش این دشمن کم است زینبت را همت عالی و صبری محکم است چون تو شاهنشاه و راهی بی سپاهی، عار نیست آه مظلومان سپاه و زلف زینب، پرچم است جامهی یاران سیاه، محمل و پرچم سیاه آری آری این سیاهی، یادگار زینب است