بدون این قد و قامت اباالفضل زنان در خیمه امنیت ندارن برای کوفیان خیلی میارزید بعیده از تنت چیزی بذارن زمین لرزید زمان افتاد یل امالبنین افتاد علمدار من آخر با عمود آهنین افتاد بمون اباالفضل همه رو با رفتنت پیر کردی بچهها منتظرن دیر کردی تو بری منم زمینگیر کردی بمون اباالفضل تو میریو برای من، سخته تحمل غمت برو میام دم غروب، رو نیزهها میبینمت برادرم اباالفضل، برادرم اباالفضل... به قلبم درد و غم ریخته چه خاکی به سرم ریخته رو زخمای تن تو اشک چشم مادرم ریخته برات بمیرم زدنت غرورمو له کردن از حسادت تو رو مصلح کردن به عموم حمزه مشابهت کردن برات بمیرم ابر سیاه کینهها، صورت ماهتو گرفت لعنت به قومی که ازم، پشت و پناهمو گرفت برادرم اباالفضل، برادرم اباالفضل...