
بعیدا، غریبا، فریدا (غریبا، وحیدا، فریدا)۲ میگفت زینب از خیمه دیدا غریبا، وحیدا، فریدا میگفت شمر رو سینه پریدا غریبا، فریدا، وحیدا میگفت میزدن ریش سفیدا غریبا، وحیدا، فریدا میگفت جای سالم نموندا غریبا، وحیدا، فریدا میگفت خواهرت دیر رسیدا به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تورو بردن

بسیارعالی التماس دعا