آقا منم غمینده عزا رختی سویمیان ای اکبری نَ قرَ غلام فرقی قیمیان کجا بنشینم میخوام بیام پیشت ولی ای نازنینم هرجا که چشم میچرخونم علی میبینم خواستی بشی عصا برای پدر پیر ببین حالا کنار تو شدم زمین جوون برای پدرش خیلی عزیزه میخوام نوازشت کنم تنت میریزه جوون بابا با سر زانو اومدم ای ارباً اربا جوون بابا چیزی برام نزاشتن از اون قد و بالا علی هی برمیگردم چون بابا دل نگرونه از جسم تو چیزی رو خاکا جا نمونه بابا تو را از حرم تا جدا کردن خودم دیدم کوچه وا کردن چقد بابا مادری بود که رو پهلوت نیزه جا کردن بیلمیرَم کوچه دَ حسن نَ گُروپ تِی دِییر قهرمان ننم لای لای