
ای که بر جودت سلیمان نبی رو میزند۲ روبروی گنبد تو نوح زانو میزند۲ صحن و ایوان تو را جبریل جارو میزند شمع عمرت در جوانی از چه سوسو میزند۲ بار دیگر شعله در محصول جان افتاده است۲ در تبار مرتضی داغ جوان افتاده است۲ ذکر مظلومیّتت در شهر پر آوازه شد۲ در جوانی رشتهی عمر تو بی شیرازه شد۲ (یا جواد الائمه ادرکنی)۴ زهری آمد رخنه کرد و درد بی اندازه شد۲ زخمهای کهنهی آل پیمبر تازه شد۲ باز یا رب بی وفایی زنی در اهل بیت۲ روضههای مجتبی و زهر همسر اهل بیت۲ زهر گاهی چند سالی با جگر سر میکند۲ رفته رفته مرغ روحت را کبوتر میکند۲ گاهی زهری در جگرها کار خنجر میکند۲ قلبها را پاره و جان را مکدّر میکند۲ در دلت آقای من این زهر کار دشنه کرد۲ مثل جدّت لحظهی آخر تو را لب تشنه کرد۲ (یا جواد الائمه ادرکنی)۴ مثل جدّت لحظهی آخر تنت بی تاب شد۲ تشنه بودی و لبت محتاج قدری آب شد۲ آب همچون کربلا در خانهات نایاب شد۲ ذکر لبهایت علی این تشنه را دریاب شد۲ وقت مردن جرعه آبی بر جگرها خوشتر است آب خوردن اصلا از دست پسرها خوشتر است۲ همچو بسمل وای من تو میزدی دست و پا۲ هلهله میکرد دشمن میزدی تو دست و پا در سرای خویش اصلا میزدی تو دست و پا بشکند دستان آن زن میزدی تو دست و پا۲ ای شب قدر رضا قدر تو را نشناختند۲ پیکرت را روی بام خانهات انداختند ۲ سایه سار پیکرت بال کبوترهای شهر۲ گریه کنهای غمت چشمان مادرهای شهر۲ سینه زنهای شما دستان خواهرهای شهر۲ پیکر تو دفن شد مانند پیکرهای شهر۲ کربلا امّا تنی عریان به روی خاک ماند۲ داغ یک سینه زنی در سینهی افلاک ماند حسین...