من یه نوکر دربه درم

من یه نوکر دربه درم

[ شهید حسین معز غلامی ]
من یه نوکر در به درم، چند ساله همش منتظرم
اسمم در بیاد برم حرم وای وای وای

لیست زائرا دست کیه هی خط می‌خورم چه سِرّیه
می‌گن دعوتا با بی‌بیه وای وای وای

حسین من هنوز جوونم حسین منتظر می‌مونم
بازم از شما می‌خونم، بازم از شما می‌خونم

دوست و رفیقام چنددفعه رفتن حرم
چطور دلت میاد یه بارم نرم

مردن من بهتره از این زندگی
دِق کردم از این همه شرمندگی

امیرم بی تو می‌میرم...

شبای جمعه که می‌شه دلا بهونه می‌گیره
هرکی میاد سر یه قبر ازش نشونه می‌گیره

یکی سر قبر پدر یکی کنار مادرش
یکی کنار خواهرو یکی پیش برادرش

 اما یه مادر، غمگین و آرام میاد کنار شهید گمنام... 
شهید گمنام...

مگه تو مادر نداری برای تو گریه کنه
غروب پنجشنبه بیاد به قبر تو تکیه کنه

غصه نخور من مادرت، همیشه یار و یاورت
نمی‌ذارم تنها بشی مدام بالا سرت

چند سالِ مادر کارش همینه
خبر نداره بچش همینه

شهید گمنام....

نظرات

داداش💔🙂