تا وقتی که خدا بهت اولاد نده، زندگی نکردی الهی خدا بهت یه نوزاد بده، دورش بگردی ای داد، ای داد، سرِ من اومد، سر هیچ مادری نیاد ای داد، ای داد، گل پسرم جلو چشمام جون داد لالایی میخوندم خوابش بگیره لالایی میگفتم بچّهام نمیره لالایی میگفتم بارون بباره نبارید که هیچ دیگه این مادر علیاصغر نداره (دیگه منو اُمِّ علی نخونید، نخونید اُمِّ علی دیگه پسر نداره، نداره) ٢ به کی بگم به دلم مونده که بشنوم صداتو؟ چهجوری آخه بره از خاطرم خشکیِ لباتو؟ ای داد، ای داد، سرِ من اومد، سرِ هیچ مادری نیاد ای داد، ای داد، سرت از رُو نِی جلو چشام افتاد لالایی میخونم امّا کجایی؟ لالایی میخونم روی نیزههایی لالایی میخونم امّا با چه حالی لالایی میخونم با دستِ خالی (دیگه منو اُمِّ علی نخونید، نخونید اُمِّ علی دیگه پسر نداره، نداره) ٢